به سالهای خلافت امام علی علیه السلام که مینگریم، مردمان شهر کوفه را پیمان شکنانی مییابیم که همواره امام علیه السلام را مورد آزار و اذیت خود قرار میدادند. سالها بعد نیز همین پیمان شمنان هزاران نامه برای فرزند علی علیه السلام، حسین بن علی علیهما السلام فرستادند تا با او به امیر خود بیعت کنند؛ اما نتیجه این دعوتها دوباره پیمان شکنی کوفیان بود که سبب شد سر امام علیه السلام بر قرآن رود. اما با این حال وقتی روایات ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را بررسی میکنیم، میبینیم کوفه به عنوان پایتخت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف انتخاب شده است ...
کوفه، پایتخت دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چرا؟
کوفه در تاریخ 12 رجب سال 36ق. با ورود امام علی علیه السلام به آن، به عنوان پایتخت حکومت علوی انتخاب شد و پس از شهادت آن حضرت، چیزی نزدیک به شش ماه، پایتخت حکومت امام حسن مجتبی علیه السلام بود. اکنون نیز در انتظار ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است تا یک بار دیگر تداوم بخش حکومت عدل علوی بر سریر عدالت تکیه دهد، طومار عمر ظالمان را در هم پیچد و حکومت واحد جهانی را بر اساس عدل و داد بنیان نهد؛ اما شاید دلیل اینکه این شهر به چنین سعادتهایی دست یافته و مییابد، به دلیل قداست و شرافت ذاتی این سرزمین باشد.
روایات فراوانی درباره فضیلت شهر کوفه بیان شده است، از جمله اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در تفسیر سورة مبارکه «تین» فرموده است: «خداوند متعال چهار شهر را از میان شهرها برگزید. [در این سوره] منظور از «تین»، مدینه؛ مقصود از «زیتون»، بیتالمقدس؛ منظور از «طور سینا»، کوفه و «البلدالامین»، مکه میباشد.1
در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام آمده است: «خداوند ولایت تو را به آسمانها عرضه نمود. (از میان آسمانها) آسمان هفتم سبقت جست؛ پس آن را با عرش زینت بخشید؛ سپس... از میان شهرها کوفه سبقت جست، پس آن را با وجود تو زینت بخشید».2
شاید بتوان گفت آنچه که باعث مزید فضیلت سرزمین کوفه گردیده است، وجود مکانهای خاصی همچون «مسجد سهله» و «مسجد کوفه» است که روایات فراوانی نیز در فضیلت این دو مکان مقدس در خصوص این اماکن وارد شده است؛ از جمله در سخنی از امام صادق علیه السلام آمده است: « مرکز حکومت او کوفه و مرکز قضاوتش مسجد کوفه و مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم مسلمانان، مسجد سهله و محل خلوت و مناجاتهایش تپههای سپید و نورانی نجف اشرف است».3
در حدیثی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است: «مسجد سهله، محل اقامت قائم و اهل و عیالش است. مسجد سهله، اقامتگاه ادریس بود. مسجد سهله، اقامتگاه ابراهیم خلیل الرحمان بود. خداوند، پیامبری را مبعوث نکرده، جز اینکه در مسجد سهله نماز گزارده است. مسجد سهله، پایگاه حضرت خضر است. کسی که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسی است که در خیمه رسول اکرم صلی الله علیه و آله اقامت کند. هیچ مرد و زن با ایمانی یافت نمیشود، جز اینکه دلش به سوی مسجد سهله پر میزند...».4
مردم پیمان شکن
هر چند مردم کوفه در یک دورة خاص پیمان شکنی کرده و به اهل بیت علیهم السلام ظلم روا داشتهاند، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که این ویژگی را نسبت به تمام ساکنان آن در تمام زمانها صادق بدانیم؛ هم چنانکه جمعی از یاران امام حسین علیه السلام از میان همان کوفیان بی وفا برخاسته بودند و حتی روایاتی از اهل بیت علیهم السلام نقل شده که در آن روایات، اهل کوفه مورد تمجید و تحسین قرار گرفتهاند. برای مثال امام باقرعلیه السلام فرموده است: « ولایت ما به اهل شهرها عرضه شد، اهالی هیچ شهری همانند اهل کوفه آن را نپذیرفتند».5 در حدیث دیگری این امام همام آمده است: « اهل خراسان پیشتازان ما، اهل قم یاوران ما، اهل کوفه تکیه گاههای ما و اهل این دیار (نواحی کوفه) از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم».6
روایاتی که درباره نشانههای ظهور سخن گفتهاند، به تخریب کامل کوفه و قتل عام کلیه ساکنان آن به دست سفیانی اشاره دارند؛ که از جمله میتوان به این روایات اشاره کرد: « سپاه سفیانی وارد کوفه میشوند و احدی را فرو نمیگذارند، جز اینکه به قتل میرسانند»7 ؛ « سفیانی سپاهی را به سوی کوفه گسیل میدارد که تعدادشان هفتاد هزار نفر میباشند، اهل کوفه را میکشند و به دار میزنند و اسیر میگیرند».8
با توجه به روایات این چنینی که درباره شهر کوفه وارد شده است، دیگر ساکنان کوفهای که مرکز حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار میگیرد، اهالی سابق آن نیستند؛ بلکه مؤمنانی هستند که از اقصی نقاط جهان به مرکز حکومت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میآیند. در حدیث آمده است: « هنگامی که قائم وارد کوفه شود، هیچ مؤمنی نمیماند، جز اینکه در آنجا باشد و یا به سوی آن عزیمت نماید».9
پی نوشت ها:
1. شیخ صدوق، معانیالاخبار، ص365.
2. بحارالانوا، ج27، ص262.
3. همان، ج53، ص11.
4. همان، ج100، ص436.
5. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص518.
6. بحارالانوار، ج60، ص218.
7. همان، ج52، ص219.
8. همان، ج52، ص239.
9. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص455.